Sargand magazine

www-qais.blogsky.com

Sargand magazine

www-qais.blogsky.com

سیاست

اخیراً واژه مخالفین (سیاسی) زیاتر در مطبوعات به تحلیل گرفته میشود که ایا به طالبان مخالف سیاسی خطاب گردد ویا خیر؟

به همین منظور بنده میخواهم یک بحث کوچک داشته باشم...

به واژه‌ سیاست معانی بسیار کثیر و متفاوتی ارائه شده است، تا آن جا که صاحب‌نظران می‌گویند: تا کنون حدود 200 معنا برای این واژه ارائه شده اما به طور کلی می‌توان معانی ذیل را به عنوان مهم‌ترین معانی که در عرصه‌ عمل و کاربرد نیز مورد استفاده قرار گرفته است نام برد:

سیاست یعنی: علم قدرت ، حراست ، حکم راندن بر رعیت ، رعیت داری کردن ، حکومت کردن ، خط مش و بلاخره سیاست یعنی علمی که می‌آموزد، چه کسی می‌برد؟ چه زمانی می‌برد؟ چرا می‌برد؟ چگونه می‌برد؟

سیاست عبارتی پهناور است که در موضوع های مختلف می تواند به کار رود اما تعریف علم سیاست به اداره یک کتله اجتماع سیاسی ویا کشور بر میگردد.

الف: سیاست به معنای «علم قدرت»:

عده‌ای از نظریه‌پردازان غربی مانند: فرانکل، ماکیاول، فرانکلین لووان بومرور، نیچه و ...، علم سیاست را «علم قدرت» دانسته‌‌اند. اگر چه این تعریف دست کم در عمل از ابتدای تشکل حکومت‌ها در جامعه‌ی بشری وجود داشت، اما شاید تدوین کلاسیک این تعریف به «موریس دوورژه» بر می‌گردد. 

باید توجه داشت که هیچ دلیل علمی برای این تعریف (سیاست یعنی قدرت) ارائه نشده است، بلکه چون از همان ابتدا قدرتمندان، اگر هیچ اطلاعی از علم سیاست نداشته باشند، حکومت و سیاست به معنای حکومت را در اختیار گرفته‌اند، طرفداران قدرت نیز این تعریف را ارائه داده و با نقد تعاریف دیگر بر آن پافشاری دارند.

 ب– سیاست به معنای «علم دولت»

عده‌ای دیگر از نظریه‌پردازان غربی، نظریه‌ی فوق را تعدیل کرده و بیان داشته‌اند که سیاست یعنی «علم دولت» و منظور علمی است که رفتار دولت را مورد بررسی و مطالعه قرار می‌دهد. 

ج – تعاریف متفرقه:

البته تعاریف متفرقه‌ دیگری نیز ارائه شده است که بعضی از آنها به صورت مستقیم و غیر مستقیم بیان یا تلفیق معانی فوق می‌باشد. به عنوان مثال:

هارولدلاسول معتقد است سیاست یعنی علمی که می‌آموزد، چه کسی می‌برد؟ چه زمانی می‌برد؟ چرا می‌برد؟ چگونه می‌برد؟

ماکس وبر، جامعه‌شناس معروف آلمانی معتقد است سیاست یعنی حرفه؛ سیاست، تلاشی است برای مشارکت در کسب قدرت و سعی در اعمال نفوذ برای اختصاص دادن قدرت در هر رده‌ای از تشکیلات، اعم از گروه‌ها و یا دولت‌ها. بنابراین هر کس با هر انگیزه، چه اهداف آرمانی و چه اهداف مادی و چه اهداف جاه‌طلبانه و چه لذتی که از کسب قدرت به دست می‌آید، دست به هر اقدامی برای مشارکت در قدرت بزند، عمل سیاسی انجام داده است. 

د – سیاست در فرهنگ سیاسی اسلام:

تعریف یا معنای واژه سیاست در فرهنگ اسلامی کاملاً متفاوت است:

فرهنگ دهخدا، واژه سیاست را به «تدبیر امور و مصلحت اندیشی و دوراندیشی معنا کرده است. 

فرهنگ معین، سیاست را به معنای حکم راندن به رعیت و اداره کردن امور داخلی و خارجی کشور و هم چنین به معنای داوری، سزا، تنبیه و جزا آمده آورده است. 

نظریه‌پردازان و سیاستمداران اسلامی، عموماً سیاست را به معنای «تمشیت امور» چه در امر دولت و چه غیر دولت آورده‌اند، چرا که سیاست در هر امری روان است. و تمشیت امور نیز در فرهنگ معین « روان کردن، راه انداختن و سامان دادن نیز آمده است» که مستلزم همان مصحلت اندیشی، دوراندیشی و اداره‌ی امور می‌باشد.

طالبان کی هستند ؟

ابتدا طالبان برخاسته از لابلای افغانها بوده ودر جریان نبرد های مسلحانه اتباع کشور های خارجی نیز بانها یکجا شدند که فعالیت گروه طالبان به هدف ایجاد دولت بنام امارت اسلامی افغانستان اغاز شد سرانجام بعداز یک سلسله اجرای نبرد های نظامی با گروها ودولت وقت به هدف متذکره نایل و دولت جدید بنام امارت اسلامی افغانستان پدید امد که توسط محدود کشور های عربی و پاکستان برسمیت شناخته شد وقانون اسلامی (شریعت) باداشتن کاستی ها بشکل افراطی در۹۵٪ کشور نافذ گردید، بلاخره بعد از یک مانور توسط کشور های غربی بخصوص امریکا منزوی و بعد از یک مدت کوتاه مجدداً به همکاری سازمانهای استخباراتی کشور های همسایه علیه دولت کنونی به فعالیت های مسلحانه چریکی اغاز کرد که تاکنون ادامه دارد...

طوریکه ملاحظه میشود اخیراً برخی تحلیلگران با واژه کار بردی (مخالفین سیاسی) توسط ریس جمهور غنی مخالفت نشان داده انها به این عقیده هستند که نباید مخالفین سیاسی به طالبان خطاب گردد چرا که انها قانون کشور را نه پذیرفته ، عملاً علیه دولت نبرد مسلحانه دارند ودر صدد کسب قدرت سیاسی نیستند وبه فعالیت های ترویستی مبادرت میورزند،نباید فراموش کرد هیمن اقایان که در میزتحلیل باهم گرد هم جمع میگردند به نحوه درگروه های مسلح مجاهدین ویاهم خلق وپرچم تنظیم بودند انها هم زمانی خود را مخالفین مسلح سیاسی یک دیگرلیست میکردند ضمنا مردم عام را به قتل رساندند وازهیمن طریق قدرت را تصاحب کردند.

به عقیده من این تحلیلگران عهده مندانه عمل میکنند و یاهم اگاهی کافی از واژه سیاست ویاسیاسی ندارند چرا که تاکنون ما به این نتیجه نرسیدم که ایا به طالبان مخالفین سیاسی خطاب کرد ویاهم غیر سیاسی ما باید مراحل را طی بعد قضاوت کنیم یعنی طرفین مستقیم وغیر مستقیم باهم صادقانه گتفگو نمایند که ایا به نتیجه میرسند یاخیر ویا صلح میخواهد ویا تاابد جنگ میکنند نمیشود که از یک دست اواز صلح را بلند کرد واز طرف دیگر تاپه تروریست به انهاهک ساخت ایا باتروریست صلح میشود نخیر این همانا اصطلاح عام عریضه بالای خود میباشد طالبان بی هدف جنگ نمیکنند مشخصاً اهداف دارند که اهداف روشن انها بیرون شدن خارجی ها از کشور و تغیر نظام به نظام شرعی میباشد و اهداف پشت پرده انها بدون شک اهداف استرتیژیک استخبارات کشور های منطقه است که علیه یک دیگر از طالبان بشکل ابزاری استفاده میکند درحقیقت این اهداف کشور منطقه نیز مقاصد سیاسی را دنبال میکند بلی این هم حقیقت است که طالبان از عملکرد های تروریستی استفاده میکنند ، مردم عام را متضرر میسازند ولی این صورت مبارزه سالهای اخیر است که برای کسب قدرت استفاده میگردد و کماکان در اکثر کشور های ناارام دنیا اوج گرفته است طور مثال اخیراً اکثر کشور های عربی منجمله اکرائین اهداف سیاسی وتغیر نظام کشور شانرا براثر مبارزات مسلحانه وقتل عام یک دیگر بدست اورده اند.

پس تاکنون میتوانیم بسیار اشکار بگویم که  طالبان مخالفین سیاسی مسلح اند ، اهداف ومقاصد سیاسی دارند از سلاح و فعالیت های تروریستی منیحث ابزار فشار بکار میبرند.

                                                                      

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.